غم انگیز و باور نکردنی
داستان غم انگیز این روزهای پرسپولیس خلاصه شده در عالیشاه نه، کنعانی بله !

اینطور به نظر میرسد که امید عالیشاه هر لحظه به درهای خروجی پرسپولیس نزدیک و نزدیکتر میشود. از چند هفته پیش گفته میشد اسماعیل کارتال کاپیتان تیمش را نمیخواهد، اما هواداران پرسپولیس ترجیح میدادند این شایعات را باور نکنند و منتظر گذر زمان بمانند. حالا اما ظاهرا موعد تلخ جدایی رسیده. البته که هنوز به طور رسمی خبری اعلام نشده، اما استوری اخیر امید عالیشاه با تصویری از خودش و شرح «خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد»، حسابی معنادار است. حالا دیگر صدای آخرین گامهای امید در یک مسیر دوازده ساله در گوش هواداران پرسپولیس میپیچد و آنها افسوس میخورند که کاش این جدایی، در زمان و موقعیت دیگر و بهتری رقم میخورد.
البته که حق انتخاب با سرمربی تیم است و آخرش او باید جواب بدهد، اما حیف از پرسپولیس که ناز یکی مثل کنعانیزادگان را میکشد و اینطور در حق کاپیتان خودش جفا میکند. حتی از نظر فنی هم اگر قرار باشد به ماجرا نگاه کنیم، پرسش اینجاست که آیا کنعانی فصل بدتری را پشت سر گذاشت یا عالیشاه؟ با این که امید مصدومیتهای زیادی داشت، اما هر زمان در زمین حضور داشت به درد تیمش خورد و سند این مساله هم تفاوت نتایج سرخپوشان با حضور این بازیکن و بدون حضور او است. کنعانی اما چه کرد؟ مدافع دو متری و مثلا سرزن پرسپولیس تمام طول فصل در محوطه جریمه خوابید تا هر توپ هوایی که ارسال میشود، تن و بدن هواداران را بلرزاند. در مقطعی از فصل هم کلا اینطور به نظر میرسید که کنعانی عزمش را برای پایین انداختن گاریدو جزم کرده. مثلا در جریان شکست سه بر یک پرسپولیس برابر مس رفسنجان، کنعانیزادگان بدترین نمایش انفرادی ده سال گذشته یک بازیکن در لباس پرسپولیس را ارایه داد. الان باشگاه برای چی باید دنبال تمدید با این بازیکن باشد و کاپیتانی را کنار بگذارد که حتی پیروزی در دربی برگشت را هم مدیون اوست؟
غمانگیز است که کنعانی با هزار نوع کلکبازی و بازارگرمی و استوری کردن عکسی بدون پیراهن پرسپولیس ترجیحا خارج از تهران(!) هنوز مورد پسند باشگاه است، اما امثال عالیشاه و گولسیانی که سرشان را پایین انداختند و نجابت داشتند، اینطور نامهربانانه کنار گذاشته میشوند.