برچسبهای جدید اتاق فکر تندروها برای مخالفان قانون حجاب: «ضدیت با دین» و «دفاع از برهنگی»
به راستی این توهم ویرانگر را از کجا آوردهاید که نه فقط خود که ملک و ملتی را به ویرانی میکشانید؟

آن طور که از قرائن و شواهد بر میآید، گویا مدتی است که اتاق فکر تندروها به نیروهای رسانهای شان فرمان داده که منتقدان قانون موسوم به عفاف و حجاب را مخالف «حکم الهی حجاب» و «طرفدار برهنگی» معرفی کنند و از این منظر بدانها بتازند! کارخانه برچسبسازی این قوم، سهشیفته کار میکند.
جعفرمحمدی، روزنامهنگار و منتقد سایت عصر ایران در ادامه نوشت:
بی هیچ مقدمهای چند نکته را در این باب متذکر میشویم:
مثلاً همین قانون حجاب و عفاف -که از بس ضد مردمی است که رئیس جمهور منتخب مردم با جمله "نمی خواهم رو در روی مردم بایستم" اجرایش نکرد- در قاموس تندروها، حکم دین تلقی می شود و هر که با این قانون محفلی و من درآوردی مخالف کند، فوراً به او انگ می زنند که حکم الهی حجاب را نفی کردی!
باید به این نابخردان گفت که از کی تا حالا تراوشات ذهنی چند نماینده اندک شمار و تندروی مجلس شده است حکم خدا که مخالفت با آن بشود مخالفت با دستور شریعت؟! حجاب مقوله ای است و قانون شما پدیده ای دیگر.
به راستی این توهم ویرانگر را از کجا آورده اید که نه فقط خود که ملک و ملتی را به ویرانی می کشانید؟ خیلی صریح باید گفت که شما هیچ نیستید، جز افرادی عادی که در سایه "حذف مخالفان از گردونه رقابت ها" و "قهر مردم از صندوق رأی"، چند صباحی وارد خانه ملت شده اید و چند روز دیگر هم باید برگردید به همان جایی که بودید. بنابراین، طول پا و ابعاد گلیم تان را بشناسید و اندازه نگه دارید.
2 - کسی که قانون حاضر را به عنوان حکم الهی جا میاندازد، بزرگ ترین مُبلّغ علیه دین الهی است. جوان امروزی که نه به عمرش رساله توضیح االمسائل دیده و نه پای منبر یک روحانی با سواد مهذب نشسته و به جز کتاب های خشک و بی روح و بی فایده درسی، حتی یک کتاب و یک صفحه درباره دین نخوانده، وقتی مواجه می شود با یک قانون سختگیرانه، غیر عقلانی و متوهمانه که به نام دین عرضه می شود، آیا حق ندارد از چنین دینی بیزار شود و از آن بگریزد؟!
بعد دنبال این می گردند که چرا اوضاع دینداری چنین است و چنان! دین مردم را می دزدند و جار می زنند آی دزد! آی دزد!
3 - چون در برابر جامعه و استدلال های منتقدان - که بسیاری شان نیز متدیناند - کم آورده اند، به جای بحث درباره این قانون، بحث خود حجاب را به میان می آورند؛ قضیه جالب شده: ظاهراً قرار بود قانون شان، از حجاب حفاظت کند ولی اکنون، حجاب را سپر قانون شان کرده اند.
4 - مخالفان خود را متهم میکنند به این که مدافع برهنگی اند و بعد در مذمت برهنگی داد سخن سر می دهند تا بلکه از رهگذر همسویی مردم در مخالفت با برهنگی، یارگیری کنند. این هم از عوارض همان فقر استدلالی است که دچارش هستند. چون درباره اصل موضوع حرفی برای گفتن ندارند بحث را می کشند به برهنگی!
اولاً چه کسی در مقام نقد قانون حجاب و عفاف، از برهنگی حمایت کرده است؟ اگر کسی چنین کرده، مشخصاً خود را او را نقد کنید نه این که هر که گفت بالای چشمتان ابروست داد و هوار راه بیندازید که ایهاالناس! این گفت لخت شوید!
از این رو، پناه بردن حامیان قانون حجاب و عفاف به پناهگاه برهنگی، مصداق بارز ابتذال سیاسی است که البته ابایی از آن ندارند چرا که در قاموس آنها، هدف وسیله را توجیه میکند و در این میان کیست نداند که هدف اغلبشان نه حجاب که قدرت است و اولی پلکانی برای رسیدن به دومی است ولو آن که خودش هم نباشد و قانونش باشد!
پایان یادداشت|