تهران ۱۴۰۴؛ مجرد بودن چقدر خرج دارد؟
پرسش اصلی اینجاست: وقتی یک نفر حتی پیش از تشکیل خانواده نمیتواند حداقلهای زندگی را در پایتخت تأمین کند، آینده اقتصادی و اجتماعی این شهر چه چشماندازی خواهد داشت؟

زندگی مستقل در پایتخت سالهاست با «گرانی» گره خورده، اما حالا شرایط به مرحلهای رسیده که حتی یک نفر هم برای گذران حداقلهای زندگی باید درآمدی در حد یک مدیر میانی داشته باشد. بررسی هزینههای روزمره نشان میدهد مجردی در تهران دیگر یک انتخاب سبک زندگی نیست، بلکه یک چالش مالی سنگین است.
اجارهخانه؛ نخستین مانع استقلال
جوانان تهرانی برای اولین قدم استقلال، یعنی اجارهخانه، با واقعیتی شوکهکننده روبهرو میشوند. در مناطق مرکزی شهر، کوچکترین واحدهای مسکونی ـ مثلاً یک آپارتمان ۳۰ متری بدون امکانات ـ با ودیعههای چندصد میلیونی و اجارهای چند میلیون تومانی به بازار عرضه میشوند. در نمونهای رایج، ودیعه حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان و اجاره ماهانه بین ۵ تا ۲۲ میلیون تومان است. این یعنی حتی برای زندگی در یک «کابین کوچک»، فرد باید سرمایهای نزدیک به نصف ارزش یک خودروی داخلی را کنار بگذارد.
خوراک؛ سفرهای که هر روز لاغرتر میشود
بخش دوم هزینهها به خوراک برمیگردد. قیمت مواد پروتئینی در تهران آنقدر بالاست که بسیاری از جوانان عملاً گوشت قرمز را از رژیم غذاییشان حذف کردهاند. با توجه به قیمتهای فعلی، یک خرید معمولی برای یک نفر (مثلاً یک کیلو گوشت، کمی مرغ، برنج و سبزیجات) بهراحتی معادل چند روز حقوق یک کارگر است. این یعنی «غذا» که باید سادهترین نیاز بشر باشد، خودش به کالایی لوکس برای بخشی از جامعه تبدیل شده است.
تناقض بزرگ؛ درآمد نصف، خرج دو برابر
بر اساس برآوردها، مجردی در تهران با احتساب اجاره، خوراک، حملونقل و هزینههای جانبی مثل اینترنت و قبوض، حداقل به ۳۰ میلیون تومان درآمد ماهانه نیاز دارد. این رقم تقریباً دو برابر حقوق رسمی یک کارگر مجرد است که حدود ۱۴ میلیون تومان تعیین شده. چنین شکافی نشان میدهد که سیاستهای مزدی در ایران هیچ نسبتی با واقعیت زندگی در کلانشهرها ندارد.
پیامدهای اجتماعی
این اختلاف فاحش میان درآمد و هزینه، پیامدهای مهمی دارد:
- بسیاری از جوانان عملاً از استقلال مالی و مسکن محروم میشوند و در خانه والدین باقی میمانند.
- بازار اجاره به سمت خانههای اشتراکی و همخانگی حرکت میکند، موضوعی که سالها پیش در کشورهای گرانقیمت غربی رایج شده بود.
- مهاجرت به شهرهای اقماری یا حتی خروج از کشور برای کسب فرصتهای شغلی و زندگی ارزانتر شدت میگیرد.
تهران امروز شهری است که زندگی مجردی در آن به جای آزادی و استقلال، با فشار اقتصادی و اضطراب دائمی گره خورده. پرسش اصلی اینجاست: وقتی یک نفر حتی پیش از تشکیل خانواده نمیتواند حداقلهای زندگی را در پایتخت تأمین کند، آینده اقتصادی و اجتماعی این شهر چه چشماندازی خواهد داشت؟
نویسنده: دارا مجد