شوک عوارض خودرو؛ قبضهایی که بیصدا آمدند و جیب شهروندان را خالی کردند
شاید تکاندهندهترین مثال مربوط به مالک یک لندکروز باشد؛ خودرویی که اگرچه در دسته خودروهای گرانقیمت قرار میگیرد، اما عوارض آن امسال با افزایشی چشمگیر، به حدود ۶۲ میلیون تومان بیشتر از سالهای گذشته رسیده است؛ افزایشی که حتی مالکان خودروهای لوکس را هم شوکه کرده است.
در روزهایی که فشار اقتصادی بر خانوارها به اوج رسیده، موج تازهای از قبضهای سنگین عوارض خودرو بسیاری از شهروندان تهرانی و ساکنان دیگر کلانشهرها را غافلگیر کرده است؛ قبضهایی که نه تنها افزایش معمول سالانه نیستند، بلکه در مواردی چندین برابر سالهای گذشته محاسبه شدهاند و حالا به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات روز تبدیل شدهاند.
روایتهای میدانی که روزنامه هفتصبح منتشر کرده، تصویر روشنی از ابعاد این شوک مالی ارائه میدهد؛ روایتی که نشان میدهد مسئله فقط خودروهای لوکس نیست و دامنه آن به خودروهای اقتصادی و معمولی هم رسیده است.
از تیبا تا لندکروز؛ دامنه شوک گستردهتر از تصور
بر اساس این گزارش، مالک یک خودروی تیبا، هنگام استعلام عوارض با رقمی حدود ۲ میلیون تومان مواجه شده؛ عددی که برای خودرویی اقتصادی، فراتر از انتظار بسیاری از مالکان است.
در موردی دیگر، فردی که قصد فروش خودروی خود را داشته، با ۱۳ میلیون تومان عوارض آلایندگی روبهرو شده؛ رقمی که عملاً روند نقلوانتقال خودرو را برای او متوقف کرده و فروش را به یک چالش جدی تبدیل کرده است.
اما شاید تکاندهندهترین مثال مربوط به مالک یک لندکروز باشد؛ خودرویی که اگرچه در دسته خودروهای گرانقیمت قرار میگیرد، اما عوارض آن امسال با افزایشی چشمگیر، به حدود ۶۲ میلیون تومان بیشتر از سالهای گذشته رسیده است؛ افزایشی که حتی مالکان خودروهای لوکس را هم شوکه کرده است.
عوارض آلایندگی؛ ابزار محیطزیستی یا منبع درآمد؟
مدافعان این سیاست معتقدند افزایش عوارض، در راستای کاهش آلودگی هوا، نوسازی ناوگان فرسوده و کنترل تردد خودروهای آلاینده اعمال شده است. اما منتقدان میپرسند:
اگر هدف، کاهش آلودگی است، چرا زیرساختهای جایگزین مانند حملونقل عمومی کارآمد، خودروهای برقی ارزان یا مشوقهای واقعی برای اسقاط خودروها بهطور همزمان تقویت نشدهاند؟
از نگاه بسیاری از شهروندان، آنچه رخ داده بیش از آنکه یک سیاست محیطزیستی باشد، شبیه تصمیمی ناگهانی برای جبران کسری منابع مالی شهرداریها به نظر میرسد؛ تصمیمی که هزینه آن مستقیم بر دوش مردم افتاده است.
بیخبری مردم؛ مسئلهای جدیتر از رقم قبضها
یکی از مهمترین انتقادها، نبود اطلاعرسانی شفاف پیش از اعمال این افزایشهاست. بسیاری از مالکان خودرو تنها زمانی متوجه تغییرات شدهاند که برای پرداخت یا نقلوانتقال خودرو اقدام کردهاند؛ آن هم با قبضهایی که راه گریزی از پرداخت آن وجود ندارد.
این شیوه اجرا، نهتنها اعتماد عمومی را تضعیف کرده، بلکه این پرسش را پررنگتر کرده است:
چرا تصمیمهایی با این سطح از اثرگذاری اقتصادی، بدون آمادهسازی افکار عمومی و توضیح دقیق مبنای محاسبه اعمال میشوند؟
شوکی که میتواند ادامهدار باشد
افزایش ناگهانی عوارض خودرو، بهویژه عوارض آلایندگی، حالا به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است؛ مسئلهای که از خودروهای ارزانقیمت تا لوکس را درگیر کرده و فشار مالی تازهای به شهروندان تحمیل میکند.
اگر این روند بدون شفافسازی، بدون پلکانبندی منطقی و بدون ارائه راهکارهای جایگزین ادامه پیدا کند، بعید نیست شوک عوارض خودرو به یکی از پرتنشترین پروندههای اقتصادی ماههای آینده تبدیل شود؛ پروندهای که نه فقط درباره آلودگی هوا، بلکه درباره عدالت در تصمیمگیری شهری پرسشهای جدی مطرح میکند.
نویسنده: شهاب دانا