از آکتور تا سریال شکارگاه؛ بلوغ در روایت و اجرای نیما جاویدی

هیچ‌کس تا آخر شکارچی نمی‌ماند

در سطح کارگردانی، جاویدی استاد فضا‌سازی‌ست. همان‌طور که در سرخ‌پوست از یک زندان یک تریلر تمام‌عیار ساخت، در شکارگاه هم با کمترین اغراق، جهانی می‌سازد خشن، پر از سوءظن، و سراسر تعلیق.

کد مطلب: ۳۴۹۷۸
لینک کوتاه کپی شد
هیچ‌کس تا آخر شکارچی نمی‌ماند
به گزارش روبرونیوز،

      نیما جاویدی بعد از «آکتور» حالا با «شکارگاه» وارد مرحله‌ پختگی‌ در سریال‌سازی شده؛ سریالی که نه‌فقط ادامه راه او در ساختن روایت‌های شخصیت‌محور است، بلکه نشان می‌دهد او به‌خوبی می‌داند چطور از جهان سینمایی‌اش پلی بزند به مدیوم سریال‌سازی.

    اگر «آکتور» جاویدی تجربه‌ای بود در قلمرو فرم و بازی، «شکارگاه» تجربه‌ای‌ست در تسلط بر فضا، تعلیق و منطق درام. او این‌بار نه‌تنها به روابط آدم‌ها و رازهایشان می‌پردازد، بلکه تاریخ را هم وارد بازی می‌کند؛ تاریخ سیاسی، اجتماعی، و درونیِ یک کشور.

   شکارگاه سریالی‌ست با نفس سرد، چشم‌های تیزبین، و پاهای آرام. هیچ‌چیز را فریاد نمی‌زند، اما همه‌چیز را به رخ می‌کشد. در هر قابش ردی از اضطراب هست؛ اضطرابی که نه فقط در لوکیشن‌های خالی و تاریک، بلکه در نگاه و سکوت شخصیت‌ها هم جریان دارد.

  یکی از بزرگ‌ترین برگ‌های برنده‌ شکارگاه، ترکیب خیره‌کننده‌ بازیگرانش است. پرویز پرستویی (میرعطا خانِ سرهنگ)، الهام پاوه نژاد (ملوک خاتون)، مهدی حسینی‌نیا(بهادر)، سوگل خلیق (گلاب)، الهام نامی (سیمین)، عرفان ابراهیمی (یحیی)، محسن غفاری ( اصلان)، نیک آفرید سماواتی (پری)، ماهان خیری (منصور) هنرمندانی هستند که تاکنون به‌عنوان بازیگران این سریال معرفی شده‌اند.  آن‌ها بازی نمی‌کنند؛ زندگی می‌کنند، پنهان می‌شوند، می‌ترسند، و مخاطب را با خود به دل تاریکی‌ها می‌برند.

   در سطح کارگردانی، جاویدی استاد فضا‌سازی‌ست. همان‌طور که در سرخ‌پوست از یک زندان یک تریلر تمام‌عیار ساخت، در شکارگاه هم با کمترین اغراق، جهانی می‌سازد خشن، پر از سوءظن، و سراسر تعلیق.

قاب‌های بسته، رنگ‌های سرد، نورهای محدود و صداهای نیمه‌محو، همه به ساختن یک «اکو»ی احساسی کمک می‌کنند که تجربه‌ سریال را به چیزی فراتر از قصه‌گویی صرف تبدیل می‌کند.

  اما شاه‌کلید موفقیت شکارگاه، مهارت آن در ساختن «تعلیق اخلاقی» است. این سریال صرفاً درباره یک ماجرای جنایی یا رازآلود نیست؛ بلکه درباره انتخاب است، درباره بودن یا نبودن، اعتماد یا خیانت، بقا یا نابودی. شخصیت‌ها قرار نیست قهرمان یا ضدقهرمان باشند؛ آن‌ها در حال شکار شدن یا شکار کردن‌اند، و همین خاکستری ‌بودن‌هاست که اثر را به یک تریلر روانی جذاب تبدیل کرده.

  در مجموع، شکارگاه یک قدم بلند برای سریال‌سازی جدی و باکیفیت در ایران است. تجربه‌ای که نشان می‌دهد وقتی کارگردانی با جهان‌بینی مشخص، نویسنده‌ای دقیق، بازیگرانی حرفه‌ای و تیمی همدل کنار هم قرار می‌گیرند، نتیجه نه‌فقط رضایت‌بخش، بلکه به‌یادماندنی‌ست.

  و نیما جاویدی؟ حالا دیگر نه‌فقط یک فیلم‌ساز مهم، بلکه یکی از مهم‌ترین کارگردان‌های نسل جدید سریال‌ساز ایرانی است؛ کارگردانی که خوب بلد است بین مخاطب، مضمون، و تصویر، رابطه‌ای تازه و ماندگار خلق کند.

 

نویسنده: فرنوش آباء

نظرات

نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

پربازدیدترین
آخرین اخبار