از تهدید باید فرصت بسازیم

انتخاب تضمینی در بحران جنگ

در روزگاری که فوتبال ایران زیر سایه‌ تیره‌ جنگ و اضطراب، نفس می‌کشد، مهم‌ترین تصمیمات مدیریتی در باشگاه‌های حرفه‌ای باید بیش از همیشه به واقعیت‌های بومی و روان‌شناختی جامعه متصل باشند.

کد مطلب: ۳۴۶۳۸
لینک کوتاه کپی شد
انتخاب تضمینی در بحران جنگ
به گزارش روبرونیوز،

در روزگاری که فوتبال ایران زیر سایه‌ تیره‌ جنگ و اضطراب، نفس می‌کشد، مهم‌ترین تصمیمات مدیریتی در باشگاه‌های حرفه‌ای باید بیش از همیشه به واقعیت‌های بومی و روان‌شناختی جامعه متصل باشند. در چنین شرایطی، انتصاب یک مربی خارجی، دیگر تنها یک انتخاب فنی نیست؛ بلکه تصمیمی استراتژیک است که باید با دقتی مضاعف سنجیده شود. اتفاقات هفته‌های اخیر و اظهارنظرهای صریح برخی مربیان خارجی مثل کارتال ــ که به‌وضوح اعلام کرده در صورت ادامه‌ی وضعیت جنگی، به ایران بازنخواهد گشت ــ این هشدار را جدی‌تر کرده اس.:

مربیان خارجی، نه اینجا ریشه دارند، نه در خاک ما آرامش

در نقطه‌ مقابل، همان روزها که هواپیماهای نظامی در آسمان تهران پرواز می‌کردند و صدای آژیر از خواب مردم می‌پرید، مربیانی چون ساپینتو بی‌توجه به خطرات امنیتی، از آمادگی برای بازگشت گفتند. اما آیا این قهرمان‌بازی‌ها، پایدار است؟ آیا در بزنگاه‌های لیگ، آن‌گاه که حتی یک تماس تلفنی از خانواده‌ مربی خارجی می‌تواند ذهن او را مشوش و قلبش را لرزان کند، می‌توان روی تمام توان او حساب باز کرد؟ پاسخ، تلخ اما واقعی‌ست: نه.

وقتی ترس روی نیمکت می‌نشیند

فوتبال حرفه‌ای، چیزی فراتر از پاس و گل است. این بازی، محصول تمرکز، آرامش روان، و انگیزه‌ی لحظه‌ای است. مربی‌ای که نگران امنیت پرواز برگشت خانواده‌اش به اسپانیاست، چطور می‌تواند طرح حمله به خط دفاع پیکان را بچیند؟ کسی که شب قبل، اخبار موشک‌باران یک پایگاه نظامی را دنبال کرده، چطور صبح در تمرین، انگیزه را به بازیکنان تزریق کند؟ حتی اگر بپذیریم که مربی خارجی بماند، چیزی که از او باقی می‌ماند، یک "تن" است، نه یک "مغز درگیر فوتبال". او هست، اما حضورش مثل وای‌فای ضعیفی‌ست که فقط اسمش وصل است.در این نقطه، مربی ایرانی یک مزیت بنیادین دارد: او به صداها عادت دارد. به خبرها. به هوا. به نگرانی‌ها. او در همین خاک نفس می‌کشد، ریشه دارد، و امنیتش وابسته به اینجاست، نه پرواز بعدی قطرایرویز.

نگاه‌مان را عوض کنیم، نه نیمکت را

برای سال‌ها، عادت کرده‌ایم که مربی خارجی را مترادف با کیفیت، نظم و تاکتیک بدانیم. اما شاید زمان آن رسیده که این ذهنیت را بازنگری کنیم. امروز فوتبال ایران، بیش از تاکتیک، نیاز به ثبات دارد. ثباتی که نه از «سیستم ۴-۳-۳ اسپانیایی» حاصل می‌شود و نه از آنالیز دیتابیس تیم رقیب در لالیگا. بلکه از حضور مربی‌ای می‌آید که گوشی‌اش به وزارت کشور وصل نیست، اما دلش به محله‌های جنوبی تهران بند است. مربی‌ای که برای او، نتیجه‌ی داربی فقط یک امتیاز نیست؛ حیثیت است، غرور است، همه‌چیز است.

در این روزها که باشگاه‌های ایرانی باید به‌جای رویای بلندپروازانه، به دنبال پایداری باشند، مربیان ایرانی نه‌تنها گزینه‌ای منطقی، بلکه ضرورتی عقلانی هستند. از مهدی رحمتی تا جواد نکونام، از یحیی گل‌محمدی تا علیرضا منصوریان، همه آن‌ها که در همین زمین‌ها بازی کرده‌اند، امروز باید جای آن‌هایی بنشینند که «وقتی بوی باروت آمد»، به فکر فسخ قرارداد افتادند.

باشگاه‌های ایرانی؛ باید یاد بگیرند اول وطن، بعد ویترین

پدیده‌ «مربی خارجی» برای بسیاری از مدیران باشگاه‌ها، یک برگ برندینگ است. گویی با آوردن یک نام لاتین به نیمکت، ارزش برند تیم بالا می‌رود. اما وقتی امنیت شهرها در هاله‌ای از نگرانی قرار می‌گیرد، این ویترین‌ها نه‌تنها سودی ندارند، بلکه شکننده‌تر هم می‌شوند. امروز هر باشگاهی که مربی خارجی دارد، یک ریسک پنهان در دل خودش حمل می‌کند. ریسکی که فقط یک پیام واتساپی از وطنش لازم دارد تا به استعفا ختم شود. در حالی که مربی ایرانی، حتی اگر مخالف سیاست‌های روز باشد، با تیمش می‌ماند چون این خاک، خانه‌ اوست.

فرصتی برای بازسازی اعتماد به مربی ایرانی

شرایط موجود، شاید سخت و نگران‌کننده باشد، اما یک فرصت طلایی هم در دل خود دارد: فرصت بازتعریف ارزش مربی ایرانی. این همان لحظه‌ای‌ست که باید از خاطرات تلخ اعتمادهای بی‌پایه به مربیان داخلی فاصله بگیریم و با معیارهای حرفه‌ای، اما واقعی، نیمکت‌ها را به کسانی بسپاریم که پای کارند. مربی ایرانی نیاز به یک سقف بودجه آنچنانی ندارد، نیاز به مترجم ندارد، با بازیکنان از فرهنگ یکسانی برخوردار است و مهم‌تر از همه، می‌ماند. چه در شکست، چه در بحران، چه در جنگ.اگر روزی خارجی‌ها برای توسعه فوتبال ما آمدند، امروز روزی‌ست که ایرانی‌ها باید برای بقاء آن بایستند.

سخن پایانی: مربی وطن، مرد روزهای سخت است

فوتبال ایران اکنون در «وضعیت جنگی» قرار دارد؛ نه فقط از لحاظ نظامی، بلکه از حیث روان، رسانه و مدیریت. باشگاه‌هایی که هنوز به دنبال مذاکره با مربیان خارجی هستند، انگار از عمق بحران بی‌خبرند. آن‌ها که قرارداد با کارتال و دیگران را تنظیم می‌کنند، بهتر است بدانند اگر جنگ ادامه یابد، مربی خارجی شاید فقط یک امضا باشد که هیچ‌گاه تبدیل به حضور واقعی نشود.پس بیایید منطقی نگاه کنیم: امروز "بودن" ارزشمندتر از "برتر بودن" است و مربی ایرانی، نه شاید بهترین مربی دنیا، اما بی‌تردید «بهترین مربی برای امروز ایران» است.

 

نظرات

نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

پربازدیدترین
آخرین اخبار