«از یاد رفته»؛ سریالی که واقعاً باید فراموش شود
بازیها نیز در حد انتظارات نیستند؛ بعضی از بازیگران با بازیهای اغراقآمیز و مصنوعی، بیش از آنکه احساسات را منتقل کنند، تماشاگر را دلزده میکنند. این مسئله بهخصوص در شخصیتهای فرعی بیشتر به چشم میآید، که گویی فقط برای پر کردن صحنه حضور دارند.

سریال «از یاد رفته» با وجود داشتن درامی قوی، متأسفانه نتوانسته آنطور که باید، مخاطب را با خود همراه کند. از ضعفهای اصلی این سریال میتوان به فیلمنامهای سطحی و شخصیتپردازیهای ناپخته اشاره کرد. داستان نه تنها دچار کشش لازم نیست، بلکه در بسیاری از نقاط با دیالوگهایی شعاری و غیرواقعی، مخاطب را از دنیای روایت خارج میکند.
بازیها نیز در حد انتظارات نیستند؛ بعضی از بازیگران با بازیهای اغراقآمیز و مصنوعی، بیش از آنکه احساسات را منتقل کنند، تماشاگر را دلزده میکنند. این مسئله بهخصوص در شخصیتهای فرعی بیشتر به چشم میآید، که گویی فقط برای پر کردن صحنه حضور دارند.
کارگردانی نیز فاقد خلاقیت است و نماها تکراری و کلیشهایاند. سریال میخواهد فضایی تاریخی و اجتماعی خلق کند، اما به دلیل دکورهای ضعیف، طراحی لباس نامتناسب و نورپردازی غیرحرفهای، نهتنها موفق به القای فضای دوره خاصی نمیشود، بلکه گاهی حالتی مصنوعی و نمایشی به خود میگیرد.
موسیقی متن نیز، بهجای ایجاد همنوایی با فضای داستان، اغلب بیش از حد دراماتیک و جدا از بستر روایی عمل میکند.
در مجموع، «از یاد رفته» نمونهای از سریالهاییست که با نیت خوب آغاز شده، اما در اجرا نتوانسته عناصر فنی، روایی و احساسی را بهدرستی ترکیب کند. این سریال به جای آنکه به یاد ماندنی شود، به سرعت در ذهن مخاطب محو میشود.
نویسنده نقد: دارا مجد