توقیف طولانی «قاتل و وحشی»؛ زخمی که هر روز تازهتر میشود
«قاتل و وحشی» همچنان در پستو مانده، اما هر بار که نامش دوباره در رسانهها مطرح میشود، یادآور این حقیقت است که مسأله اصلی تنها یک فیلم نیست؛ بلکه نسبت قدرت و فرهنگ، خلاقیت و محدودیت، و خواست جامعه و ارادهحاکمیت است. زخمی که با هر بار تکرار «مشکل شرعی هنوز حل نشده» تازهتر میشود.

فیلم «قاتل و وحشی» ساخته حمید نعمتالله، حالا دیگر فقط یک اثر توقیفی نیست؛ بلکه به نمادی از کشمکش همیشگی میان سینما و ساختارهای رسمی تبدیل شده است. اثری که سالها پیش تولید شد و در تمام این مدت، پشت درهای بسته شورای صدور پروانه نمایش و ارشاد مانده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تازهترین اظهارنظر خود، بار دیگر تأکید کرده که «مشکل شرعی فیلم همچنان برطرف نشده و امکان نمایش عمومی وجود ندارد.» او توضیح داده که این حساسیت برخلاف دیگر فیلمها مقطعی یا محدود نیست، چراکه شخصیت اصلی فیلم در طول داستان به شکلی مستمر در شرایطی ظاهر میشود که از نظر ملاحظات شرعی مسئلهساز است.
این سخنان، گرچه لحن محتاطانهای دارند، اما در عمل معنایی روشن دارند: «قاتل و وحشی» هنوز در برزخ است. فیلمی که بارها در جشنوارهها و محافل سینمایی دربارهاش صحبت شده، حتی در مقاطعی امید به حل مشکل و نمایش آن شکل گرفت، اما همچنان دیوار توقیف بلندتر از هر امیدی به نظر میرسد.
از سوی دیگر، برای علاقهمندان سینما این پرسش پابرجاست که آیا «مسائل شرعی» تنها دلیل توقیف است؟ یا پای نگاههای سیاسی و مدیریتی هم در میان است؟ چرا که تجربه نشان داده در بسیاری از موارد، پشت اصطلاحات کلی مانند «حساسیت» و «ملاحظات» واقعیتهای پیچیدهتری نهفته است.
در شرایطی که سینمای ایران با بحران مخاطب، کاهش فروش گیشه و فاصله گرفتن از نسل جدید دستوپنجه نرم میکند، توقیف طولانی چنین آثاری بیشتر به یک خودزنی فرهنگی شباهت دارد. مخاطب امروز در دنیایی زندگی میکند که دسترسی به محتوای ممنوعه چندان دشوار نیست؛ آنچه اما از دست میرود، اعتبار نهادهای رسمی و فرصت تجربهکردن اثر در بستر قانونی و فرهنگی کشور است.
«قاتل و وحشی» همچنان در پستو مانده، اما هر بار که نامش دوباره در رسانهها مطرح میشود، یادآور این حقیقت است که مسأله اصلی تنها یک فیلم نیست؛ بلکه نسبت قدرت و فرهنگ، خلاقیت و محدودیت، و خواست جامعه و ارادهحاکمیت است. زخمی که با هر بار تکرار «مشکل شرعی هنوز حل نشده» تازهتر میشود.
نویسنده: نویسا راذ