اجارهنشینی در پساکرخه: تهرانِ ۱۴۰۴، بیقانون، بیپناه
جنگ ۱۲ روزه شاید کوتاه بود، اما اثری بلندمدت بر بازار مسکن تهران گذاشت. در حالیکه سخن از بازسازی و بازگشت آرامش در فضای سیاسی شنیده میشود، مستأجران همچنان در التهاب زندگی میکنند؛ بیقانون، بیپناه، و گرفتار در بازاری که هیچ ضابطهای نمیشناسد. اگر دولت نتواند فوراً وارد عمل شود، این بحران کوچک اقتصادی، به بحرانی بزرگتر و اجتماعی بدل خواهد شد.

جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در خرداد ۱۴۰۴، اگرچه از نظر نظامی کوتاه بود، اما پسلرزههای اقتصادی و روانیاش هنوز در پایتخت جریان دارد. یکی از نخستین میدانهایی که این زلزله در آن خودنمایی کرد، بازار اجاره مسکن در تهران بود؛ بازاری که پیش از جنگ هم در مرز انفجار بود، اما حالا دیگر نشانی از تعادل ندارد.
مهاجرت اضطراری، شهر اشباعشده
با آغاز حملات، موجی از مهاجرت داخلی از مناطق نظامی و آسیبدیده به تهران شکل گرفت. خانوادههایی که از جنوب و غرب کشور به پایتخت پناه آوردند، بازار اجاره را بهیکباره با تقاضای جدیدی مواجه کردند. در چنین شرایطی، مالکان و مشاوران املاک، قیمتها را نه براساس منطق بازار، بلکه براساس جوّ امنیتی و اضطراب عمومی تعیین کردند.
افزایش بیضابطه اجارهبها: هرکس هرچه خواست گفت
بررسیهای میدانی در مناطق میانی و جنوبی تهران نشان میدهد که میانگین اجارهبهای مسکن پس از جنگ، در بعضی محلهها بین ۳۰ تا ۷۰ درصد افزایش داشته. در بعضی مناطق شمالی و حتی غرب تهران، این افزایش از مرز ۱۰۰ درصد نیز گذشته. قراردادها دیگر تابع عرف و قانون نیستند. خانهای که خرداد پارسال با ۶۰۰ میلیون رهن کامل اجاره داده میشد، امسال برای همان خانه، مالک تقاضای ۱ میلیارد رهن + ۱۰ میلیون اجاره ماهانه دارد!
دولت در نقش ناظر غایب
در حالی که وزارت راه و شهرسازی وعده داده بود سامانه ملی املاک و مستغلات را تقویت کند و سقف مجاز افزایش اجاره را کنترل کند، عملاً هیچ مکانیزم اجرایی فعالی وجود ندارد. ستاد تنظیم بازار مسکن، در روزهای پس از جنگ، هیچ مصوبه یا مداخلهای مؤثر ارائه نکرد. موجران هم با استناد به «شرایط ویژه پس از جنگ» هر نوع افزایش قیمتی را توجیهپذیر میدانند.
رشد قراردادهای یکماهه، اخراجهای ناگهانی
بهدلیل ناامنی روانی بازار و بیثباتی قیمتها، بعضی مالکان قراردادهای یکماهه یا سهماهه تنظیم میکنند تا در اولین فرصت، اجاره را افزایش دهند یا مستأجر را بیرون کنند.
گرچه قوانینی برای مجازات مالکان متخلف وضع شده، ولی مالکان متخلف آنقدر برای مستاجران تنش ایجاد میکنند و قوانین را با ترفندهای مختلف دور میزنند که در عمل، مستأجر دیگر ابزار دفاعی ندارد.
بحران نابرابری: مستأجر فقیرتر، مالک قویتر
افزایش بیرویه اجارهبها بعد از جنگ، به تشدید شکاف طبقاتی دامن زده. مستأجران، بهویژه در مناطق مرکزی و جنوبی تهران، مجبور به مهاجرت به حاشیه یا کوچ به شهرستانها شدهاند. این جابهجاییهای اجباری، نهتنها کیفیت زندگی مردم را کاهش داده، بلکه نظم شهری را هم مختل کرده است.
جمعبندی: در پساجنگ، مستأجر قربانی فراموششده است
جنگ ۱۲ روزه شاید کوتاه بود، اما اثری بلندمدت بر بازار مسکن تهران گذاشت. در حالیکه سخن از بازسازی و بازگشت آرامش در فضای سیاسی شنیده میشود، مستأجران همچنان در التهاب زندگی میکنند؛ بیقانون، بیپناه، و گرفتار در بازاری که هیچ ضابطهای نمیشناسد. اگر دولت نتواند فوراً وارد عمل شود، این بحران کوچک اقتصادی، به بحرانی بزرگتر و اجتماعی بدل خواهد شد.
نویسنده: آرزو ایرانیخواه