گزارش تحلیلی روبهرو نیوز از جنجال تاکسیهای جدید
دعوای بزرگ بر سر صندلی عقب؛ اسنپ، تپسی یا شهرزاد؟
مردم طی سالها با اسنپ و تپسی خو گرفتهاند. اپهایی که ساده، سریع، شفاف و قابل دسترساند. حالا که شهرداری پلتفرم خود را راهاندازی کرده، آیا میتواند اعتماد عمومی را جذب کند؟ یا تنها با ابزارهای فشار (محدودسازی رقیب) میخواهد کاربران را مجبور به مهاجرت به «شهرزاد» کند؟

وقتی مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، در میانهی یک نشست رسمی اعلام کرد که «اسنپ و تپسی مجوز ندارند و تنها پلتفرم قانونی، شهرزاد است»، تنها یک جمله نگفت؛ او زنگ آغاز نبردی تازه میان نهادهای سنتی و کسبوکارهای مدرن را به صدا درآورد. نبردی که نه فقط درباره یک تاکسی اینترنتی، که درباره حق حاکمیت بر آینده حملونقل شهری ایران است.
طرف اول: شهرداری و ساختار سنتی نظارت
شهرداری تهران، سالهاست که در تلاش است تا سلطهی خود را بر همه ارکان خدمات شهری حفظ کند. از پسماند گرفته تا پارکینگها و حالا هم تاکسیهای اینترنتی. پروژه «شهرزاد» پاسخی است انحصاری و دولتی به دو غول خصوصی یعنی اسنپ و تپسی. در نگاه شهرداری، مجوزهای اتحادیه کسبوکارهای مجازی هیچ ارزشی ندارند، چرا که «خدمات شهری» باید زیر چتر نهاد مدیریت شهری تعریف شود، نه پلتفرمهای مستقل.
اما این روایت فقط یک طرف ماجراست…
طرف دوم: اتحادیه کسبوکارهای مجازی
اتحادیهای که طی این سالها مجوز فعالیت اسنپ و تپسی را صادر کرده، بلافاصله به این ادعا واکنش نشان داد. آنها معتقدند که شهرداری حق ندارد در حوزهای که در قانون تجارت الکترونیک تعریف شده، اعمال حاکمیت کند. در بیانیهای تند، تأکید کردند حتی «شهرزاد» هم بدون مجوز این اتحادیه، فعالیتش غیرقانونی است.
شهرزاد؛ تاکسی یا ابزار سیاسی؟
نکتهای که این بحران را پیچیدهتر میکند، زمانبندی آن است. راهاندازی «شهرزاد» در بحبوحه اختلافها، شائبههایی از مهندسی بازار با رویکرد انحصارطلبانه را دامن زده است.
منتقدان این پرسش را مطرح کردهاند که آیا این پلتفرم واقعاً برای بهبود خدمات راهاندازی شده یا صرفاً ابزاری است برای کنترل دادهها، رفتار کاربران، و بازتوزیع منافع اقتصادی؟
آنها میگویند نگاهی به ساختار «شهرزاد» و ارتباطات سازمانیاش با شهرداری، این تصور را تقویت میکند که پلتفرم مورد بحث، بیش از آنکه کسبوکاری مستقل باشد، بازوی اجرایی یک استراتژی کلان در مدیریت شهری است.
تحلیل اقتصادی: جنگ بر سر میلیاردها تومان جابجایی روزانه
طبق برآوردها، حجم تراکنشهای روزانه در پلتفرمهای تاکسی اینترنتی، به میلیاردها تومان میرسد. کنترل بر این بازار، یعنی دسترسی به دادههای گسترده، الگوهای رفتاری شهروندان، و البته سود کلان. وقتی پای این ارقام وسط باشد، طبیعی است که هر نهادی بخواهد بخشی از کیک را برای خود بردارد.
تحلیل اجتماعی: اعتماد مردم کجاست؟
مردم طی سالها با اسنپ و تپسی خو گرفتهاند. اپهایی که ساده، سریع، شفاف و قابل دسترساند. حالا که شهرداری پلتفرم خود را راهاندازی کرده، آیا میتواند اعتماد عمومی را جذب کند؟ یا تنها با ابزارهای فشار (محدودسازی رقیب) میخواهد کاربران را مجبور به مهاجرت به «شهرزاد» کند؟
آینده چه میگوید؟
با بالا گرفتن این جدال، بعید نیست که به زودی شاهد دخالتهای قضایی، ورود نهادهای نظارتی و حتی ایجاد اصلاحیههای قانونی باشیم. نبرد میان سنت و نوآوری در ایران، اغلب به نفع دومی تمام نمیشود. اما تاریخ نشان داده اگر مردم چیزی را بخواهند، حتی قانون هم مجبور است بهروز شود.
و حالا سوال اصلی:
شما در این دعوا طرف چه کسی هستید؟
▪️ آیا اسنپ و تپسی باید در برابر قانون شهرداری تمکین کنند؟
▪️ یا باید انحصار را شکست و اجازه داد رقابت، بازار را هدایت کند؟
▪️ آیا «شهرزاد» برای حل مشکل حملونقل آمده یا فقط برای تصاحب سهم بازار؟
نظر شما مهم است؛ در نظرات مشارکت کنید و این گزارش را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
نویسنده: آرزو ایرانیخواه