چه کسی ماجرای استعفای پزشکیان را مطرح کرد؛ فشار به رئیس جمهور
روبرونیوز: شایعه تهدید به استعفای پزشکیان در مقابل آزار و اذیت جبهه تندرو هم یکی، دو بار جواب میدهد و والسلام
کیهان در مطلبی با عنوان «فشار افراطیون مدعی اصلاحات به پزشکیان در پوشش شایعه استعفا!» نوشت: رروزنامه زنجیرهای هممیهن، با دستمایه قرار دادن شایعه استعفای رئیسجمهور مدعی شد ائتلافی شامل اپوزیسیون خارجنشین و سوپر انقلابیهای داخلی شکل گرفته است! نکته قابل تامل در این میان، فراموشی عمدی گردانندگان این روزنامه است که دو سال قبل در فتنه پاییز ۱۴۰۱ کاملا هماهنگ با اپوزیسیون و گروهکهای برانداز رفتار میکردند و آشوبافکنی براندازانه به نیابت از سیا و موساد را جنبش مدنی مینامیدند!
همچنین برخی گردانندگان این روزنامه، سابقه عبور از خاتمی و روحانی و طرح ضرورت استعفای خاتمی و روحانی را در کارنامه خود دارند! در همین حال، سوژه کردن شایعه استعفا، حرکتی سیاسی کارانه برای پر کردن فضای رسانهای، در وضعیت بیعملی دولت و ضمنا فشار به رئیسجمهور برای در پیش گرفتن رفتار رادیکال و دو قطبیسازی محسوب میشود، آن هم در شرایطی که برخی مدیران دولتی، تحرک چندانی برای چارهجویی و حل مشکلات نشان نمیدهند و بنابراین دست رسانههای حامی دولت، خالی از خبر است.
روزنامه هممیهن در تحلیل خود نوشت: با طرح همزمان شایعه استعفای پزشکیان از سوی تندروهای داخل و خارج/ ائتلاف علیه رئیسجمهور آشکار شد. موج تخریب رسانهای علیه رئیسجمهور و دولت با قدرت ادامه دارد. شنبهای که گذشت، شایعه خبر استعفای پزشکیان بهطور گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شد. به موازات انتشار این خبر جعلی، فضاسازی گستردهای نیز در شبکههای اجتماعی از سوی اکانتهای منسوب به جریان تندرو و سوپرانقلابی برای استعفا یا استیضاح پزشکیان در دستور کار قرار گرفته است.
هممیهن بدون اینکه حتی یک سند و آدرس روشن ارائه دهد، مینویسد: گاهی نمیشود اکانتهای مدعی طرفداری از جریان انقلابی را از اکانتهای پوششی و سایبری سازمان مجاهدین خلق که خارج از کشور (در کشورهای اروپایی به خصوص آلبانی) مستقر هستند، تشخیص داد.
این روزنامه نقد عملکرد دولت را که بدیهیترین فعالیت رسانهای است، با خط استعفا و تخریب خلط میکند تا همسویی رسانههای داخلی با رسانههای معاند را نتیجه بگیرد و حال آن که دادن مشورتهای گمراهکننده سیاسی و رسانهای به دولت (از سوی برخی مدعیان حمایت) برای سیاسی کاری و حاشیهپردازی و نپرداختن به اولویتهای مردم، تکمیل پروژه خارجی برای ناکارآمدسازی دولت و ناراضی کردن مردم است.
هممیهن در عین حال، در یادداشتی که نقض نوشته قبلی و کاملا علیه دولت است، نوشت: «فایدهای ندارد. دولت اگرچه در همین مدت کارهای کمی انجام نداده اما فایدهای ندارد. همین یک قلم بازگرداندن اساتید و دانشجویانی که به دلایلی اغلب سیاسی از دانشگاه اخراج شده بودند، کار کمی نیست اما این اتفاق، اتفاقی نیست که ۹۰-۸۰ میلیون ایرانی آن را با تمام وجود لمس کنند. اتفاقاتی از این دست زمان زیادی لازم دارد تا بخواهد تبعاتش را در جامعه نشان دهد. حتی چیزهای سادهای که تحققشان خیلی چیز عجیبی نیست مشاهده نمیشود. نه از رفع فیلترینگ خبری هست، نه از ملغی شدن لایحه حجاب. در عوض تا دلتان بخواهد چیزهای آزاردهندهای دیده میشود که تحملش فوق طاقت مردم است؛ گرانی روزافزون، قطعی مکرر آب و برق، رجزهای گروههای تندرو، افزایش دیوانهوار قیمت دلار و مسکن و اجارهخانه، افقی که روزبهروز تیرهتر میشود و آیندهای که هیچکس نمیتواند به آن دل ببندد و خیلی چیزهای دیگر که جزو معضلات روزمره این مردم است.
در کنار اینهمه بگذارید اخبار نگرانکنندهای که شب و روز خیلیها را یکی کرده و بر نگرانیهای تکراریشان افزوده؛ قیمت بنزین که قرار است به چند برابر شدن همهچیز منجر شود، و... الخ. تازه بعضی چیزها را قلم گرفتهام و بعضی چیزها را از ترس متهم شدن به سیاهنمایی بیش از اندازه ننوشتهام. دولت آنقدر شعار وفاق و دوستی سر داده که دیگر حتی رویش نمیشود با دیگران دعوا مرافعه راه بیندازد. دیگر شعار «عدهای نمیگذارند» هم جواب نمیدهد. مردم باور نمیکنند. قطعاً رئیسجمهور پیش از آنکه حتی به وزارت کشور برود و برای شرکت در انتخابات نامزد شود، خوب میدانسته که چه موانعی بر سر راه اوست... دیگر کسی برای راه رفتن قیصری و عدم اعتنای ایشان به پروتکل، دلش غش و ضعف نمیرود.
نویسنده میافزاید: شایعه تهدید به استعفای پزشکیان در مقابل آزار و اذیت جبهه تندرو هم یکی، دو بار جواب میدهد و والسلام. بعد از اینها چه؟ بعد از اینها به چه چیزی میتوان متوسل شد؟ وقتی میگوییم از پزشکیان انتظار «اقتدار» داریم یعنی چه؟ اول اینکه بیتعارف به مردم بگوید چه چیزی را تحویل گرفته. این درست که سنت بدگویی از دولتهای قبلی با آمدن پزشکیان قطع شد اما مدافعان دولت قبل، از این رفتار پزشکیان بیشترین سوءاستفاده را کردهاند و مدام شایعاتی را مطرح میکنند که اگر پاسخ درستی به آنها داده نشود مردم چارهای ندارند جز آنکه حرفشان را باور کنند. دوم اینکه، بعضی از اطرافیان رئیسجمهور حرفهایی میزنند که هیچ ربطی به روش و منش ایشان ندارد. با این خالهخرسها و دغلدوستان که میتوان صریح بود. یا خودشان را با تنظیمات کارخانه هماهنگ میکنند یا میروند پی کارشان.»
هممیهن در یادداشت دیگری که باز هم نقض ادعای اولیه است، از «وعدههای بر زمین مانده، فرصتهای از دست رفته دولت» خبر داد و نوشت: «۱۴۰ روز از آغاز ریاستجمهوری مسعود پزشکیان میگذرد... نگرانی از اینکه آیا دولت توانایی مقابله با بحرانها را دارد؟ آیا توان مدیریت ناترازیهای عمیق در حوزه انرژی و اقتصاد را داراست؟ ۱۴۰ روز، زمان کافی برای برداشتن گامهای ابتدائی و ایجاد اعتماد عمومی بود... مردم منتظر اقدامات ملموس هستند، نه وعدههای تکراری و عملینشده.»
یادآور میشود اولین بار عباس عبدی (محکوم پرونده فروش اطلاعات و از گردانندگان روزنامه هممیهن) ۱۹ آذر ۱۴۰۳، موضوع استعفای پزشکیان را پیش کشیده و با زبانی تهدیدآمیز به خبرآنلاین گفته بود «از این پس ادامه فیلترینگ ربطی به مخالفت آن ۱۵ عضو ندارد مسئولیت آن با دولت و شخص آقای پزشکیان است... آقایان آمدهاند که اینها را حل کنند و الا مردم که میدانستند چه کسانی و با چه منافعی پشت این سیاستها هستند خیلی هم بهتر از مسئولین آنان را میشناسند. آقای رئیسجمهور هنگامی که وعده داد آیا میدانست که میتواند آنها را عملی کند یا نمیدانست؟ اگر میدانست باید تا امروز حل کرده باشد. اگر هم نمیدانستند که وعدهای فراتر از قدرت خود دادهاند از مردم عذرخواهی کنند و راه را برای برگشت قبلیها باز نمایند. مردم رای ندادهاند که فقط صندلینشینان تغییر کنند بلکه دنبال تغییر سیاستها و بهبود شرایط هستند. لطفا صداقت در برابر مردم را فراموش نکنند.»
این نکته هم گفتنی است که فارغ از نقدهای وارده و ضروری به برخی عملکردهای مدیران دولتی، همه باید به دولت و رئیسجمهور در انجام مسئولیتهای قانونی کمک کنند و بنابراین شایعه استعفا بحث بیمبنایی است. در عین حال این سوژه را همان عناصر تندروی نفوذی چاق میکنند که با مشورتهای سیاسی مسموم، دولت را از عمل به تکالیف و مسئولیتهای قانونی باز میدارند و جز دعوت به تسلیم در برابر غرب و دو قطبیسازی در داخل، هنر دیگری ندارند.