فرهنگی
این فیلم، نخستین حضور مهناز افشار در سینما پس از مهاجرتش از ایران است. افشار در این اثر نقش یک روزنامهنگار ایرانی به نام «حوا» را بازی میکند که در تبعید و مهاجرت، ناچار به کار در یک کافه بهعنوان گارسون شده است. نقطه اوج داستان، ارتباط حوا با یک هوش مصنوعی به نام «رونا» (با بازی کاوه آهنگر) است؛…
«One Battle After Another» صرفاً یک فیلم نیست؛ بلکه به گفته منتقدان، تجربهای سینمایی است که بار دیگر یادآور میشود چرا هنوز سالنهای تاریک سینما، جایگاهی بیبدیل برای تماشای هنر هفتم هستند.
بیانیه اخیر خانه سینما بیشتر از آنکه آرامشبخش باشد، نمادی از بحران ساختاری مدیریت سینما در ایران است؛ بحرانی که امسال در آستانه اسکار با صدای بلندتری شنیده میشود.
این انتخاب یک ریسک بزرگ برای سینمای ایران در اسکار است. از یک سو، توجه رسانهها و داستان توقیف فیلم میتواند فرصتی تازه ایجاد کند؛ اما از سوی دیگر، نبود زیرساختهای بینالمللی و کمپین تبلیغاتی مناسب، احتمال موفقیت فیلم را به شدت پایین میآورد. انتخابی که شجاعانه است، اما آیا تصمیمی هوشمندانه است؟…
نمایش جشنوارهای «لاکپشت» با واکنش مثبت بخشی از منتقدان همراه بود؛ واکنشهایی که بیشتر بر «دقت در شخصیتپردازی» و «انسجام فضاسازی» تأکید داشت. حال باید دید آیا این فیلم میتواند در اکران عمومی نیز همان تأثیر را بر مخاطبان بگذارد یا خیر. تجربه نشان داده است که فیلمهایی با ترکیب چهرههای محبوب و…
انتخاب نهایی هنوز صورت نگرفته و تا ۹ مهرماه فرصت باقی است. پرسش اما همچنان پابرجاست: آیا نماینده ایران فیلمی خواهد بود که بتواند با معیارهای جهانی رقابت کند یا انتخابی محافظهکارانه و مطابق با ملاحظات داخلی؟
تولیدکنندگان و سرمایهگذاران بهجای جسارت در حمایت از آثار متفاوت، به همان فرمولهای امتحانپسداده پناه میبرند؛ فرمولهایی که مبتنی بر شوخیهای جنسی تلویحی، موقعیتهای تصادفی و روایتهای دمدستیاند. نتیجه اینکه هر سال، چندین فیلم با پوسترهای شبیه به هم، بازیگران تکراری و دیالوگهای از…
«زن و بچه» میتوانست یک درام خانوادگی تاثیرگذار باشد، اما با فیلمنامه ضعیف، کارگردانی پراکنده و بازیهای سطحی، به یک اثر شعاری و خستهکننده بدل شده است. فیلم نه تنها مخاطب را نمینشاند، بلکه او را دلزده و بیانگیزه رها میکند. این یک هشدار برای سینمای خانوادگی و ملودرام ایران است: بدون فیلمنامه و…
اگرچه هنوز زود است که این موفقیت را یک «قاعده» بنامیم، اما بدون تردید، «پیر پسر» نقطه عطفی در روند فروش سینمای ایران خواهد بود. این فیلم میتواند الگویی برای بازتعریف رابطه میان سینمای هنری و بازار باشد؛ الگویی که اگر تکرار شود، سینمای ایران را از چرخه فرسایندهی کمدیهای تکراری نجات خواهد داد.
حذف تصویر پژمان جمشیدی از بیلبوردهای تبلیغاتی سریال «محکوم»، فراتر از یک خبر ساده سینمایی، به معمایی تازه در نظام نظارت فرهنگی ایران بدل شده است؛ معمایی که از یک سو پای ستارهای محبوب و پرمخاطب را وسط میکشد و از سوی دیگر، پرده از سازوکاری کمتر شناختهشده به نام «شورای چهرهها» برمیدارد.