یادداشت
حیف از این کاپیتان !
رفتار استقلالی ها از مدیران تا هواداران با کاپیتان وفادارشان زیر نقد تند است.

یکی از معماهای استقلال در بازار تابستانی نقلوانتقالات، مربوط به سرنوشت حسین حسینی میشد؛ سنگربان و کاپیتان آبیها که چیزی حدود یک دهه سابقه بازی در این تیم را دارد و پایان فصل تبدیل به بازیکن آزاد شد. در همین راستا، تمدید قرارداد با حسینی در دستور کار مدیران باشگاه قرار گرفت، اما این وسط یک نکته مهم وجود داشت؛ اینکه بخش قابل توجهی از هواداران استقلال در فضای مجازی علیه حفظ حسینی موضع گرفته و خواهان جدایی او شده بودند. دستکم تا لحظه تنظیم این مطلب سرنوشت حسینی مشخص نیست. با آنکه اخبار اولیه حکایت از توافق باشگاه با این دروازهبان داشت، بعدتر گفته شد شاید او تحت همین فشارها ناچار به جدایی شود و البته برخی گمانهزنیها هم حاکی از آن بود که تکلیف کاپیتان را ریکاردو ساپینتو، بعد از حضور در ایران روشن خواهد کرد. فارغ از همه اینها اما یک پرسش اساسی پیرامون حسینی وجود دارد؛ اینکه آیا او سزاوار این همه انتقاد هست یا نه؟ وفادارتر از حسینی در سال های اخیر استقلال سراغ نداریم.او نمونه کاپیتانی بی حاشیه و محبوب بود اگر خط دهی اجازه می داد همچنان جایگاه اش حفظ می شد اما حیف از این کاپیتان که عده ای او را دست مایه منافع شان کردند.این در حالی است که او سزاورانه در بطن شخصیتش تنها به پست موقت کوتاهی برای آگاه سازی هواداران فهیم و یک عکس بدون کپشن در پست دایمی اکتفا کرده است.حسینی بیشتر تاکید داشت که هیچ وقت ۱۴۰ میلیارد از باشگاه نخواسته و بعد از قهرمانی جام حذفی قول ماندن داده بود.
پیشاهنگ یک دوران سیاه
اگر قرار باشد منصفانه نظر بدهیم، حتما باید حسین حسینی را یکی از بهترین بازیکنان فصل گذشته استقلال به شمار بیاوریم. کاپیتان آبیها در لیگ نخبگان آسیا بیش از 50مهار کلیدی و موفق داشت که باعث شد او در سیاهه موفقترین دروازهبانهای این تورنمنت قرار بگیرد. در لیگ برتر هم همین شرایط وجود داشت و اصلا مشخص نیست اگر درخشش حسینی نبود، استقلال فصل را در چه رتبهای به پایان میبرد. تنها کافی است بازی با ذوبآهن را به یاد بیاوریم که گلر شیرازی مورد غضب باشگاه قرار گرفت و سکونشین شد تا خالدآبادی بهعنوان جانشین او 3گل دریافت کند. اگرچه این روزها کلیپ گافهای حسینی در فضای مجازی وایرال است، اما ویدئوی بهمراتب طولانیتری هم میشود تهیه کرد از توپگیریهای درخشان او. بعید است خود هواداران شاکی استقلال هم این مسائل را ندانند. با این حال مشکل اینجاست که شاید آنها حسینی را نمادی از یک نسل ناکام در باشگاه میدانند. یک دههای که او در استقلال توپ زد، از قضا مقارن شد با دوران افت آبیها و البته خیز تاریخی پرسپولیس بهعنوان رقیب دیرینه. اینکه تعداد قهرمانیهای استقلال در این دوران بسیار کم است، باعث خشم هواداران شده است. از یاد نبریم آبیها 7سال است دربی را نبردهاند و اساسا خود حسینی هم بهعنوان دروازهبان اصلی این تیم سابقه بردن پرسپولیس در جریان بازی را ندارد. بنابراین بهنظر میرسد مجموعه این مسائل در کنار شایعاتی که درست یا غلط پیرامون «باندبازی» حسینی و شرکا وجود دارد، باعث شده امروز چنین فضایی علیه او ایجاد شود.هر چند که هیچ چیز قابل اثبات نیست و نباید به گمانه زنی ها برای راندن چینن گزینه ای تکیه کرد و حسرت رفتن او قطعا چندین برابر خواهد بود.
پاشنه آشیل کاپیتان به چشم نمی آید
از سوی دیگر شاید بتوان گفت حسینی از یک ضعف دیگر هم رنج میبرد که به اشتباهات فراوانش در مسابقات کلیدی و بزرگ مربوط میشود. او حتی همین فصل گذشته هم که مجموعا عملکرد بسیار خوبی داشت، در دربی رفت با یک مهار ضعیف زمینهساز پنالتی پرسپولیس شد و در دربی برگشت هم که اساسا خودش پنالتی داد. در لیگ نخبگان هم حسینی بعد از یک دوجین مهار استثنایی در بازی رفت با النصر، در آغاز مسابقه برگشت مرتکب اشتباهی بزرگ شد تا دروازه استقلال باز شود. این داستان در طول سالهای گذشته تقریبا همیشه وجود داشته و بخشی از فلسفه خشم هواداران از آقای دروازهبان را تشکیل داده است. هرچند تضمینی هم وجود ندارد جانشین احتمالی او، همینقدر توپ بگیرد و به علاوه ستاره بازیهای بزرگ هم باشد! چوب این دوران را استقلال بعدها می خورد ...پاشنه آشیل کاپیتان برابر نقطه قوت های بزرگش اصلا به چشم نمی آید و باز باید گفت حیف از این کاپیتان ...