مرگ ناصر تقوایی؛ در سالگرد خاموشی مهرجویی، ناخدای دیگری رفت
اکنون در سالگرد مرگ مهرجویی، رفتن تقوایی معنایی فراتر از یک فقدان شخصی پیدا کرده است؛ انگار سینمای مؤلف ایران یکی از آخرین ناخدایانش را از دست داده. نسلی که با دوربینهایشان تاریخ معاصر را روایت کردند، اما با سکوتشان مرگ فرهنگی یک دوران را ثبت کردند.

۲۲ مهر ۱۴۰۴، سینمای ایران دوباره سیاهپوش شد.
درست در سالگرد قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر، خبر درگذشت ناصر تقوایی، خالق «ناخدا خورشید» و یکی از آخرین مؤلفان موج نوی سینمای ایران، منتشر شد.
او صبح سهشنبه در بیمارستان نیکان تهران بر اثر عوارض بیماری و کهولت سن درگذشت.
این همزمانی، برای بسیاری از اهالی سینما فقط یک تصادف تقویمی نیست؛ بلکه نشانهای از پایان نسلی است که سینمای ایران را با تفکر، جسارت و امضا ساخت. همان نسلی که در برابر سانسور و سهلانگاری فرهنگی ایستاد و حالا، یکییکی خاموش میشوند.
ناصر تقوایی سالها در سکوت زیست؛ سکوتی که خودش آن را انتخاب خوانده بود اما بسیاری آن را نشانه دلزدگی از فضای بسته فرهنگی میدانستند. او زمانی گفته بود:
«تا وقتی سانسور اینطور عمل میکند، نه میسازم، نه چاپ میکنم.»
همین جمله، مرز او را با روزمرگی سینمای رسمی مشخص کرد.
اکنون در سالگرد مرگ مهرجویی، رفتن تقوایی معنایی فراتر از یک فقدان شخصی پیدا کرده است؛ انگار سینمای مؤلف ایران یکی از آخرین ناخدایانش را از دست داده. نسلی که با دوربینهایشان تاریخ معاصر را روایت کردند، اما با سکوتشان مرگ فرهنگی یک دوران را ثبت کردند.
ناصر تقوایی رفت؛ اما شاید امروز، بیش از همیشه، صدای آرام و تلخ او در جملهای از «ناخدا خورشید» طنینانداز باشد:
«آدم یه بار بیشتر نمیمیره، ولی بعضیا یه عمر دارن میمیرن...»
نویسنده: نویسا راد