جدال بر سر «نماینده ایران در اسکار»؛ امید، حاشیه و تکرار یک مناقشه قدیمی/انتخاب پنج فیلم نهایی فارابی؛ غایبان و پرسشهای پررنگ
انتخاب نهایی هنوز صورت نگرفته و تا ۹ مهرماه فرصت باقی است. پرسش اما همچنان پابرجاست: آیا نماینده ایران فیلمی خواهد بود که بتواند با معیارهای جهانی رقابت کند یا انتخابی محافظهکارانه و مطابق با ملاحظات داخلی؟

بنیاد سینمایی فارابی امسال پنج فیلم «پیر پسر»، «رها»، «زن و بچه»، «زیبا صدایم کن» و «علت مرگ نامعلوم» را بهعنوان گزینههای کوتاهلیست برای معرفی به آکادمی اسکار اعلام کرده است. با این حال، نبود نام فیلم «یک تصادف ساده» ساخته جعفر پناهی ـ برنده نخل طلای کن ـ در این فهرست، بحثبرانگیزترین نقطه خبر بود. غیبت چنین فیلمی که در معتبرترین جشنواره سینمایی جهان مورد تحسین قرار گرفته، بار دیگر شائبه «مصلحتاندیشیهای فرامتنی» در انتخابها را تقویت کرده است.
انصراف خانه سینما و بحران مشروعیت انتخاب
پیشتر خانه سینما اعلام کرده بود که در فرآیند معرفی نماینده ایران به اسکار نقشی نخواهد داشت. این موضعگیری در عمل، نوعی عدم مشروعیت به تصمیمگیریهای فارابی تزریق کرده و گسست میان نهاد صنفی سینماگران و نهاد دولتی سینمای ایران را بیش از گذشته آشکار ساخته است. همین موضوع سبب شده تا هر فهرستی ـ حتی اگر شامل فیلمهای ارزشمند باشد ـ در میان خانواده سینما با تردید نگریسته شود.
بیانیه انتقادی کمیته معرفی فیلم؛ «قرار بود اما نشد»
بیانیه اخیر اعضای کمیته معرفی فیلم به اسکار نیز بر این فضای مبهم دامن زد. در این متن، صراحتاً از «بدفهمیها و بدعهدیها» در هر دو سوی ماجرا ـ چه مدیران دولتی و چه صنفیها ـ سخن گفته شده است. نکته محوری بیانیه، همان جدال تاریخی است: آیا نماینده ایران برای اسکار باید بر اساس ارزشهای سینمایی انتخاب شود یا ملاحظات سیاسی و فرهنگی؟ این پرسشی است که سالهاست پاسخی روشن نیافته و به «بیماری مزمن» معرفی فیلم به اسکار در ایران تبدیل شده است.
میراث موفقیتهای گذشته و تب فصلی اسکار
موفقیتهای پیشین سینمای ایران در اسکار ـ از اصغر فرهادی تا مستندهای تحسینشده ـ تب انتخاب نماینده را هر سال داغتر میکند. اما همانطور که بیانیه کمیته اشاره کرده، این تب نه به دلیل رشد طبیعی سینما، بلکه بیشتر ناشی از حساسیتهای جناحی و واکنشهای رسانهای است. به همین دلیل، هر سال بعد از اعلام نام فیلم منتخب، جامعه سینمایی به دو قطب موافق و مخالف تقسیم میشود و این جدال، در عمل بر ارزش و اعتبار خود انتخاب سایه میاندازد.
دوراهی پیش رو؛ معیار جهانی یا نگاه بومی؟
انتخاب نهایی هنوز صورت نگرفته و تا ۹ مهرماه فرصت باقی است. پرسش اما همچنان پابرجاست: آیا نماینده ایران فیلمی خواهد بود که بتواند با معیارهای جهانی رقابت کند یا انتخابی محافظهکارانه و مطابق با ملاحظات داخلی؟
سینمای ایران بارها ثابت کرده است که میتواند در معتبرترین رویدادهای جهانی بدرخشد. اما تا زمانی که «درگاه معرفی» میان نهادهای دولتی و صنفی در کشاکش بماند، هر انتخابی در چشم بخشی از جامعه سینمایی، بهجای یک «فرصت جهانی»، به «نشانهای از انحصار» تعبیر خواهد شد.
نویسنده: نویسا راد