بازگشت پژمان جمشیدی به نقطه صفر؛ رأی بدوی نقض شد اما پرسشها تازه آغاز شدهاند
با انتشار اظهارات تازه وکیل پژمان جمشیدی مبنی بر اینکه دادگاه تجدیدنظر قرار بازداشت او را فک و حکم اولیه را نقض کرده است، ماجرای جنجالیترین پرونده ماههای اخیر دوباره به مرکز توجه افکار عمومی برگشته؛ اما اینبار با لایهای پیچیدهتر از قبل: اگر دلیل جدیدی برای ادامه بازداشت وجود نداشته، پس چرا پرونده در همان ساعات نخست به یک بحران رسانهای تمامعیار تبدیل شد؟
با انتشار اظهارات تازه وکیل پژمان جمشیدی مبنی بر اینکه دادگاه تجدیدنظر قرار بازداشت او را فک و حکم اولیه را نقض کرده است، ماجرای جنجالیترین پرونده ماههای اخیر دوباره به مرکز توجه افکار عمومی برگشته؛ اما اینبار با لایهای پیچیدهتر از قبل: اگر دلیل جدیدی برای ادامه بازداشت وجود نداشته، پس چرا پرونده در همان ساعات نخست به یک بحران رسانهای تمامعیار تبدیل شد؟
دادگاه چه گفت؟
طبق گفتهٔ وکیل جمشیدی، دادگاه تجدیدنظر در بخشی صریح از دادنامه اعلام کرده:
«هیچ دلیل جدیدی که بتواند ادامه بازداشت را توجیه کند، حادث نشده است.»
به بیان دیگر:
- ادامه بازداشت وجه قانونی نداشته
- رأی بدوی نقض شده
- و جمشیدی از این مرحله پرونده عبور کرده است.
- اما پایان یک بازداشت لزوماً به معنای پایان یک بحران نیست؛ مخصوصاً بحرانی که از روز اول رسانهای شد.
پرسش اصلی افکار عمومی: چرا پرونده از همان ابتدا اینقدر بزرگ شد؟
پروندهای که اکنون در دادگاه تجدیدنظر فاقد دلایل محکم برای ادامه بازداشت تشخیص داده شده، چگونه در همان ساعات نخست تبدیل شد به یکی از داغترین موضوعات شبکههای اجتماعی و رسانهای؟
چند نکته مبهم هنوز بیپاسخ مانده:
۱-انتشار اولیه خبر؛ چرا اینقدر سریع و گسترده؟
در ساعات ابتدایی، بعضی رسانهها از جمله رسانههای نزدیک به نهادهای رسمی خبر را با تیترهایی سنگین منتشر کردند.
همین مسئله باعث شد فضای پرونده حتی قبل از روشن شدن جزئیات، سیاسی و ملتهب شود.
۲- آیا پای یک تقابل جناحی در میان بود؟
زمانبندی انتشار خبر، نوع تیترها، و سرعت واکنش برخی رسانهها این پرسش را ایجاد کرده که آیا ماجرا صرفاً یک پرونده حقوقی بوده یا جنگ قدرت میان دو طیف سیاسی در انتشار آن نقش داشته است؟
پروندهای که در اصل حقوقی است، ناگهان وارد زمین بازی سیاست شد؛ اتفاقی که در ایران مسبوق به سابقه است.رفتار خانواده و اطرافیان؛ بحران بزرگتر شد.
۳-مصاحبه جنجالی مادر دختر شاکی
انتشار گفتوگوی او با یک رسانه اصلاحطلب، بلافاصله آتش جدل را شعلهور کرد.
این مصاحبه ـ درست یا نادرست ـ سبب شد فضای پرونده از مسیر حقوقی خارج و احساسیتر شود.
۴-واکنش خواهر پژمان جمشیدی؛ بنزین روی آتش
مامک جمشیدی با استوریها و اظهارنظرهای احساسی، ناخواسته نام برادرش را بیشتر در صدر اخبار نگه داشت.
در حالی که وکیل، مسیر سکوت و پیگیری حقوقی را توصیه کرده بود، خانواده با واکنشهای تند به روند اطلاعرسانی دامن زدند.
پروندهای که هنوز تمام نشده؛ پرسشهایی که پابرجاست
اگرچه رأی بازداشت نقض شده، اما این پرونده چند سؤال اساسی بر جای گذاشته که جامعه همچنان پاسخ آن را میخواهد:
● آیا بنیان پرونده سست بوده و از ابتدا بزرگنمایی شده است؟
● آیا شاکی قربانی یک سوءاستفاده حقوقی شده یا بالعکس، اتهامزنی بیپایه بوده؟
● آیا ماجرای رسانهایشدن پرونده، سناریویی سیاسی برای تخریب یک چهره مشهور بوده؟
● و مهمتر از همه:
پژمان جمشیدی، که تا امروز سکوت کرده، چگونه قرار است به افکار عمومی پاسخ بدهد؟
سکوت طولانی او حالا یک استراتژی پرهزینه است.
بازگشت جمشیدی با رأی تجدیدنظر، مرحله جدیدی از مدیریت بحران را آغاز کرده؛ مرحلهای که دیگر حقوقی نیست، بلکه اجتماعی و حیثیتی است.
پرونده جمشیدی هنوز در مرحله حقیقتیابی افکار عمومی است.
دادگاه تجدیدنظر رأی اولیه را نقض کرده، اما جامعه هنوز قانع نشده و حجم پرسشهای باز فقط بیشتر میشود.
این ماجرا ـ چه بیاساس و چه دارای منشأ واقعی ـ بار دیگر نشان داد که:
در ایران، یک خبر حقوقی میتواند ظرف چند ساعت تبدیل به یک پروندهٔ ملی و سیاسی شود.
و پژمان جمشیدی اکنون در حساسترین نقطه این میدان ایستاده است؛
جایی که سکوت دیگر کافی نیست.
نویسنده: شهاب رادان