واکنش تند اکتای براهنی به توقف پخش فیلمش در فیلمنت
توقیف «پیرپسر»: شلیک ساترا به فیلمی که همه دیدهاند
در روزگاری که هر محتوا ظرف چند دقیقه در فضای مجازی منتشر میشود، توقیف فیلمی چون پیرپسر بیش از آنکه نشانه اقتدار باشد، اعتراف به بیقدرتی در برابر گردش آزاد اطلاعات است. اکتای براهنی شاید نمایش فیلمش را از دست داده باشد، اما بهنظر میرسد ساترا در نبرد حیثیتی با افکار عمومی بازنده بزرگ است.
پاییز شبکه نمایش خانگی هنوز داغ است؛ اینبار نه با پخش یک سریال، بلکه با توقیف ناگهانی فیلم «پیرپسر» به کارگردانی اکتای براهنی؛ فیلمی که چند روزی بود بهصورت قانونی در پلتفرم فیلمنت در دسترس بود و البته پیشتر نسخهی قاچاقش در فضای مجازی پخش شده بود.
اکتای براهنی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«پخش فیلم پیرپسر در فیلمنت از ساعت سه بعد از ظهر امروز به دستور رئیس ساترا متوقف شده است. تلاشها برای نجات تنها مفر درآمد قانونی فیلم به جایی نرسید. جالب است! فیلمی که پروانه نمایش عمومی دارد و چند روز پیش نیز قاچاق شده است، حالا توقیف میشود! این عمل از سوی ساترا عملاً به قاچاق هرچه بیشتر فیلم دامن میزند. انگار میخواهند حال سازندگان فیلم را بگیرند! آقایان! فیلم که مجانی در همهجا هست! پس نگران چه هستید؟»
وقتی قانون خودش را نقض میکند
فیلم «پیرپسر» نهتنها پروانه نمایش عمومی از وزارت ارشاد داشته، بلکه مسیر قانونی انتشار در شبکه نمایش خانگی را نیز طی کرده بود. بنابراین اقدام ساترا، بهگفته بسیاری از فعالان سینمایی، در تعارض آشکار با قانون و حتی با اساسنامه خود ساترا است.
از سوی دیگر، توقیف اثری که عملاً نسخهی قاچاق آن از روزهای نخست در دسترس عموم بوده، تصمیمی است که بیشتر از آنکه «حفاظتی» بهنظر برسد، نمایشی و تلافیجویانه جلوه میکند.
اکتای براهنی؛ فیلمسازی که همیشه در حاشیه بوده
براهنی پیشتر با ساخت فیلمهایی مانند پل خواب نشان داده بود که نگاهی تلخ و انتقادی به ساختار اجتماعی و روان انسان مدرن دارد. اما در پیرپسر او سراغ روایتی شخصیتر و تلختر رفته؛ فیلمی درباره فروپاشی، ناکامی و سرخوردگی نسلی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
در چنین شرایطی، توقیف ناگهانی فیلم از سوی ساترا، نهفقط یک تصمیم اداری، بلکه یک پیام فرهنگی تلقی میشود: هنوز هم در سینمای ایران، هر روایتی که به دل قدرت خوش نیاید، دیر یا زود قربانی میشود.
نقش ساترا؛ ناظر یا سانسورچی؟
ساترا طی دو سال گذشته با تصمیمهای پرحاشیهاش بهیکی از پرچالشترین نهادهای فرهنگی ایران تبدیل شده است. از توقیف سریالهایی چون بیپناه و یاغی تا دخالت در محتوای تیزرها و حتی حذف بخشهایی از گفتگوهای برنامههای اینترنتی، بهنظر میرسد این سازمان بهجای تنظیمگری، بیشتر به کنترلگری فرهنگی مشغول است.
در این میان، بسیاری از تهیهکنندگان میگویند که روند صدور مجوز در ساترا مبهم و سلیقهای است و گاه یک دستور شفاهی کافی است تا یک پروژه میلیاردی متوقف شود.
توقیف در عصر قاچاق
نکته جالب در ماجرای پیرپسر این است که فیلم مدتی پیش از انتشار رسمی، بهصورت کامل در شبکههای غیررسمی منتشر شد. حالا که همه آن را دیدهاند، توقف پخش قانونی تنها یک نتیجه دارد:
تضعیف پلتفرم قانونی و تشویق مخاطب به دانلود غیرمجاز.
در واقع، این تصمیم نهتنها به ضرر کارگردان و سرمایهگذار است، بلکه بهنوعی ضربه مستقیم به نظام توزیع رسمی فیلم در ایران محسوب میشود.
سانسور در عصر دیجیتال، بیمعناست
در روزگاری که هر محتوا ظرف چند دقیقه در فضای مجازی منتشر میشود، توقیف فیلمی چون پیرپسر بیش از آنکه نشانه اقتدار باشد، اعتراف به بیقدرتی در برابر گردش آزاد اطلاعات است.
اکتای براهنی شاید نمایش فیلمش را از دست داده باشد، اما بهنظر میرسد ساترا در نبرد حیثیتی با افکار عمومی بازنده بزرگ است.
نویسنده: دارا مجد